ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | 5 | 6 | |
7 | 8 | 9 | 10 | 11 | 12 | 13 |
14 | 15 | 16 | 17 | 18 | 19 | 20 |
21 | 22 | 23 | 24 | 25 | 26 | 27 |
28 | 29 | 30 | 31 |
⊱ ━━━━━━━━━ ⊰
گر کند درد دلی بلبل، منال ای باغبان!
گل نپروردی که هر سو خارِ بیدادی نداشت
شد دلم صیدِ غزالی، ای خوش آن وارسته کو
آرزوی صید و در دل بیمِ صیّادی نداشت
مهربانیهای لیلی کرد مجنون را اسیر
ورنه هر خوبی که شیرین بود، فرهادی نداشت
شد ز سیلِ غم، بنای خانهی مهرم خراب
دیدم این غمخانه را هم، هیچ بنیادی نداشت
محنتِ صبرم نداند، هرکه عمری -«آصفی!»-
روی بر دیوارِ غم در محنتآبادی نداشت...
✸✸✸
آصفی هروی
⊱ ━━━━━━━━━ ⊰
⊱ ━━━━━━━━━ ⊰
در تبم گاه عرق، مستیِ دیگرگون است
بیلبت شیشهی مِی، آبلهی پُرخون است
نخلِ شادی چه نشانم؟ که نهالِ غم او
در زمینِ دل من سرزده روزافزون است
گرچه گردون ز مَهی بر دل من داغ نهاد
اخترِ سوختهام داغ دلِ گردون است
هرکجا ریخته لیلی ز مژه، اشکِ نیاز
خارِ غم سرزده و در قدمِ مجنون است
یار در حلقهی عشّاق ندارد گذری
آه، کز دایرهی اهل وفا بیرون است
کوه، منّت چه نهد شادیِ وصلم امروز؟
که ز سیلِ غم او، روز دگر هامون است
«آصفی!» ملکِ سلیمان مطَلب، پُرس ز مور
که نهان زیر زمین، حال سلیمان چون است...
✸✸✸
آصفی هروی
⊱ ━━━━━━━━━ ⊰