ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | 5 | 6 | |
7 | 8 | 9 | 10 | 11 | 12 | 13 |
14 | 15 | 16 | 17 | 18 | 19 | 20 |
21 | 22 | 23 | 24 | 25 | 26 | 27 |
28 | 29 | 30 | 31 |
ما که عشقآشناییم، از یادت نبردهایم
تو نیز از یادمان مبر
جز تو در عرصهی خاک، کسی را نداریم؛
نگذار سرد شویم
هر روز و از هر کجا که شد
نشانهای از حیات به ما دِه
ناگهان پیدا شو
دست به سوی ما دراز کن
و نجاتمان بده...
⊱ ━━━━━━━━━ ⊰
✽ ژاک پرهور ✽
امروز چه روزیست؟
ما خود تمامی روزهاییم ای دوست!
ما خود زندگیایم به تمامی، ای یار!
یکدیگر را دوست میداریم
و زندگی میکنیم،
زندگی میکنیم
و یکدیگر را دوست میداریم
و نمیدانیم زندگی چیست
و نمیدانیم روز چیست
و نمیدانیم عشق چیست...
⊱ ━━━━━━━━━ ⊰
✽ ژاک پرهور ✽
وطنی برای دلتنگیام پیشنهاد کن،
گلهایی برای پژمردگی انگشتانمان،
دیداری اتفاقی در اتوبوسی گذرا،
یا دو صندلیِ نمخورده کنار دریا
دلیلی دیگر برای عشق پیشنهاد کن،
یا که دلیلی دیگر برای هجران...
⊱ ━━━━━━━━━ ⊰
✽ عدنان الصائغ ✽
سرت را بین دستها مگیر
و خیره به دیوار منگر،
برخیز و به پشت پنجره بیا؛
بنگر:
شب چون دریای جنوبی زیباست
و موجهایش را به پنجرهات میکوبد
بیا، فضا را گوش بده؛
فضا، جادهی صداست
فضا، پر از صداست
پر از صدای خاک، آب،
صدای ستارگان و صدای ما
به پشت پنجره بیا؛
صدای ما همراه توست
صدای ما در کنار توست...
⊱ ━━━━━━━━━ ⊰
✽ ناظم حکمت ✽
اگر موسیقی
فراگیرترین زبان است،
تنها مرا بهسانِ نُتی کامل بپندار
اگر علم
کاملترین زبان را دارد،
مرا بهسانِ Mc2 تصور کن
از آنجایی که ریاضیات میتواند
با بینهایت سخن بگوید
مرا بهسانِ ۱ به توان ۱ در نظر بگیر
منظورم این است که
میخواهم عشقت را به دست بیاورم،
و تو
خرسند خواهی بود...
⊱ ━━━━━━━━━ ⊰
✽ نیکی جیووانی ✽
سنگی را بر سنگی دگر نهاد؛
نه اینکه بخواهد خانهای بسازد
نه اینکه بخواهد شعری بسُراید
نه!
داشت تنهاییاش را اندازه میگرفت...
⊱ ━━━━━━━━━ ⊰
✽ یانیس ریتسوس ✽