طُرفه

بهترین اشعار و متونی که خوانده‌ایم و نخوانده‌ایم...

طُرفه

بهترین اشعار و متونی که خوانده‌ایم و نخوانده‌ایم...

مجموعه‌ی ادبی «طُرفه»


« طُرفه در تلگرام و اینستاگرام »

----------------------------------------

https://telegram.me/Torfea ]

https://instagram.com/Torfea ]


شعر ۱۵۱


‏⊱ ━━━━━━━━━ ⊰

ای که از دشواری راه فنا ترسی، مترس

بس که آسان است این ره، می‌توان خوابید و رفت!



یحیی کاشی

‏⊱ ━━━━━━━━━ ⊰


بریده‌ی کتاب ۳۱


‏⊱ ━━━━━━━━━ ⊰

میل به ثمره‌ی کار

هرگز نباید انگیزه‌ی شما برای کار کردن باشد،

هر کاری که می‌کنید

دل‌تان متوجّه ذات باری‌تعالیٰ باشد،

از تعالی به ثمره‌ی اعمال خود دوری جویید



جی. دی. سلینجر

فِرانی و زویی

‏⊱ ━━━━━━━━━ ⊰


بریده‌ی کتاب ۳۰


‏⊱ ━━━━━━━━━ ⊰

ملّتی که تاریخ گذشته‌اش را

نمی‌خواند و نمی‌داند،

همه‌چیز را خودش باید تجربه کند


آیا فرصت این کار را دارد؟

آیا عمرش به این تجربه‌ها کفاف می‌دهد؟



حسن نراقی

جامعه‌شناسی خودمانی

‏⊱ ━━━━━━━━━ ⊰


بریده‌ی کتاب ۲۹


‏⊱ ━━━━━━━━━ ⊰

خیلی‌ها غر می‌زنن،

زیاد هم غر می‌زنن!

همش از زندگی می‌نالن

هِی می‌گن اینو کم دارم، اونو کم دارم

اینجام ایراد داره، اونجام ایراد داره؛

همش نصفه‌ی خالی لیوان رو می‌بینن


یکی نیست بگه: آخه با انصاف!

اگه به خاطر چیزهایی که نداری غر می‌زنی،

لااقل برای چیزهایی که داری هم شکر کن!

تازه یک‌مدّت که بگذره

متوجّه می‌شی اگه چیزی هم نداشتی

مقصّر یا خودت یا اطرافیان بودن

یا اصلاً به صلاحت نبوده که داشته باشی


اون‌وقت دوست داری برای داشته و نداشته‌ات بگی:

اَلْحَمْدُ لِلّهِ رَبِّ الْعالَمینَ ۝

ستایش مخصوص خداست

که خدای همه‌ی دنیاست...



حسین زمانی

قرآن خودمونی

‏⊱ ━━━━━━━━━ ⊰


شعر ۱۵۰


‏⊱ ━━━━━━━━━ ⊰

تو دوری از بَرم، دل در بَرم نیست

هوای دیگری اندر سرم نیست


به جان دلبرم کز هر دو عالم

تمنّای دگر جز دلبرم نیست...



باباطاهر

‏⊱ ━━━━━━━━━ ⊰


شعر ۱۴۹


‏⊱ ━━━━━━━━━ ⊰

سرم سودای گیسوی تو دارد

دلم مهرِ مَهِ روی تو دارد


اگر چشمم به ماه نو کند میل

نظر بر طاق ابروی تو دارد...



باباطاهر

‏⊱ ━━━━━━━━━ ⊰


شعر ۱۴۸


‏⊱ ━━━━━━━━━ ⊰

گر کند درد دلی بلبل، منال ای باغبان!

گل نپروردی که هر سو خارِ بیدادی نداشت


شد دلم صیدِ غزالی، ای خوش آن وارسته کو

آرزوی صید و در دل بیمِ صیّادی نداشت


مهربانی‌های لیلی کرد مجنون را اسیر

ورنه هر خوبی که شیرین بود، فرهادی نداشت


شد ز سیلِ غم، بنای خانه‌ی مهرم خراب

دیدم این غم‌خانه را هم، هیچ بنیادی نداشت


محنتِ صبرم نداند، هرکه عمری -«آصفی!»-

روی بر دیوارِ غم در محنت‌آبادی نداشت...



آصفی هروی

‏⊱ ━━━━━━━━━ ⊰


شعر ۱۴۷


‏⊱ ━━━━━━━━━ ⊰

در تبم گاه عرق، مستیِ دیگرگون است

بی‌لبت شیشه‌ی مِی، آبله‌ی پُرخون است


نخلِ شادی چه نشانم؟ که نهالِ غم او

در زمینِ دل من سرزده روزافزون است


گرچه گردون ز مَهی بر دل من داغ نهاد

اخترِ سوخته‌ام داغ دلِ گردون است


هرکجا ریخته لیلی ز مژه، اشکِ نیاز

خارِ غم سرزده و در قدمِ مجنون است


یار در حلقه‌ی عشّاق ندارد گذری

آه، کز دایره‌ی اهل وفا بیرون است


کوه، منّت چه نهد شادیِ وصلم امروز؟

که ز سیلِ غم او، روز دگر هامون است


«آصفی!» ملکِ سلیمان مطَلب، پُرس ز مور

که نهان زیر زمین، حال سلیمان چون است...



آصفی هروی

‏⊱ ━━━━━━━━━ ⊰


بریده‌ی کتاب ۲۸


‏⊱ ━━━━━━━━━ ⊰

اگر فقط یاد بگیریم

در همه‌ی موقعیت‌ها و مراحل حیات

به او اعتماد داشته باشیم

هرگز به ناامیدی یا افسردگی دچار نخواهیم شد...



دادا واسوانی

خشمت را بسوزان، قبل از آنکه خشم تو را بسوزاند

‏⊱ ━━━━━━━━━ ⊰