طُرفه

طُرفه

بهترین اشعار و متونی که خوانده‌ایم و نخوانده‌ایم...
طُرفه

طُرفه

بهترین اشعار و متونی که خوانده‌ایم و نخوانده‌ایم...

شعر ۵


این دل مسکینِ من اسیر هوا شد

پیش هزاران هزار گونه بلا شد


جادُوَکی بند کرد و حیلت بر ما

بندش بر ما برفت و حیله روا شد


حکمِ قضا بود و این قضا به دلم بَر

-محکم از آن شد که یار، یارِ قضا شد


هرچه بگویم ز من نگر که نگیری

عقل جدا شد ز من که یار جدا شد...


‏⊱ ━━━━━━━━━ ⊰


 معروفی بلخی