طُرفه

طُرفه

بهترین اشعار و متونی که خوانده‌ایم و نخوانده‌ایم...
طُرفه

طُرفه

بهترین اشعار و متونی که خوانده‌ایم و نخوانده‌ایم...

شعر ۴۶


این منم کز چشمِ یارم آسمان انداخته

برده دل از دست و دور از دلْسِتان انداخته


عندلیبی را همی‌مانم که از بُستان مرا

در بیابان، جنبشِ بادِ وزان انداخته


یا به واپَس‌مانده‌ای مانم کَش اندر قافله

از نظر یک‌باره میرِ کاروان انداخته


ای خداوندی که از بهرِ نثارِ مَقدمت

آسمان، لؤلؤی لالا زَاختران انداخته


بر رهی گر برگشایی یک نظر از مَکْرُمَت

غم ندارم گر ز چشمم آسمان انداخته...


‏⊱ ━━━━━━━━━ ⊰


 آشفته‌ی شیرازی 


نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد