ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | 5 | 6 | |
7 | 8 | 9 | 10 | 11 | 12 | 13 |
14 | 15 | 16 | 17 | 18 | 19 | 20 |
21 | 22 | 23 | 24 | 25 | 26 | 27 |
28 | 29 | 30 | 31 |
دیوانه، انسانی است
که به درد و رنج اجازه داده
جای او را بگیرند...
⊱ ━━━━━━━━━ ⊰
✽ کریستین بوبن ✽
✽ اسیر گهواره ✽
وقتی از کار دست بکشید
که کار شما انجام شده باشد،
نه آنگاه که خسته شدهاید...
⊱ ━━━━━━━━━ ⊰
✽ جان ماکسول ✽
✽ ۱۷ اصل کار تیمی ✽
زمان نمیتواند
به همان آسانی که
خاطرات قدیم را بیرنگ میکند،
عشق را بیرنگ کند...
⊱ ━━━━━━━━━ ⊰
✽ یوستین گردر ✽
✽ راز فال ورق ✽
کاش میدانستی
که حاضرم به جای
هر دقیقه که با من از قلبت سخن بگویی،
یک سال از عمرم را بدهم...
⊱ ━━━━━━━━━ ⊰
✽ احمد شاملو ✽
✽ مثل خون در رگهای من ✽
کاش در موفّقیت و شادی و خوشبختی هم
تلقین اینقدر خوب جواب بدهد...
میگویند میدهد
امّا امتحانش ایمان و یقین میخواهد،
شاید مشکل از
ایمان قوی ما به مصیبت است!
⊱ ━━━━━━━━━ ⊰
✽ فرید حسینیان تهرانی ✽
✽ من آلیس نیستم ولی اینجا خیلی عجیبه! ✽
فردا، دیروز
این کلمهها چه ارزشی دارند؟
فقط زمان حال وجود دارد
یکآن برف میبارد،
آنِ دیگر باران،
بعد آفتاب است و بعد باد
همهی اینها اکنوناند،
نبودند، نخواهند شد، هستند،
همیشه، همه با هم؛
چون همهچیز در من میزیَد نه در زمان،
و در من همهچیز اکنون است...
⊱ ━━━━━━━━━ ⊰
✽ آگوتا کریستف ✽
✽ دیروز ✽
خودکرده را تدبیر نیست...
فقط تدبیر نیست
امّا عوضش تا دلت بخواهد
پشیمانی هست،
گرفتاری هست،
بلاهت هست،
جهالت هست!
⊱ ━━━━━━━━━ ⊰
✽ رضا امیرخانی ✽
✽ جانستان کابلستان ✽
هر یک از ما
با یک قوطی کبریت در وجودمان
متولّد میشویم
امّا خودمان قادر نیستیم
کبریتها را روشن کنیم،
همانطور که دیدی
برای این کار محتاج اکسیژن و شمع هستیم؛
در این مورد، به عنوان مثال
اکسیژن از نفس کسی میآید
که دوستش داریم،
شمع میتواند هر نوع
موسیقی، نوازش، کلام یا صدایی باشد
که یکی از چوبکبریتها را مشتعل کند...
برای لحظهای
از فشار احساسات گیج میشویم
و گرمای مطبوعی
وجودمان را دربر میگیرد
که با مرور زمان فروکش میکند
تا انفجار تازهای جایگزین آن شود
هر آدمی
باید به این کشف و شهود برسد
که چه عاملی، آتش درونش را
پیوسته شعلهور نگاه میدارد
و از آنجا که یکی از عوامل آتشزا
همان سوختی است که به وجودمان میرسد
انفجار تنها هنگامی ایجاد میشود
که سوخت موجود باشد
خلاصهی کلام
آن آتش، غذای روح است؛
اگر کسی به موقع درنیابد که
چه چیزی آتش درون را شعلهور میکند،
قوطی کبریتِ وجودش نم برمیدارد
و هیچ یک از چوبکبریتهایش
هیچوقت روشن نمیشود
اگر چنین شود،
روح از جسم میگریزد
و در میان تیرهترین سیاهیها
سرگردان میشود...
⊱ ━━━━━━━━━ ⊰
✽ لورا اسکوئیول ✽
✽ مثل آب برای شکلات ✽
یک زندگی را چطور میتوان اندازه گرفت؟
به طول سالها؟ به مقدار پول؟
به ساعتهای لذّت عشق؟
زندگی روی خطّ راست حرکت میکند؟
و به بینهایتِ مرگ میرسد؟
یا روی دایره حرکت میکند؟
و ما مدام به همان بدبختی
و بنبستِ همیشه میرسیم؟
⊱ ━━━━━━━━━ ⊰
✽ اسماعیل فصیح ✽
✽ عقد و داستانهای دیگر ✽
هنوز روی تختهسیاه بزرگ کلاس ما
مسئلههای زیادی حلنشده باقی ماندهاست
من اینهمه خطوط درهم و برهم،
دایرهها، مثلّثها و مربعها را میبینم
و چیزی نمیفهمم
و تعجّبآور اینکه همکلاسیهای من هم
اغلب مثل من هستند،
گرچه خیلی از آنها پنهان میکنند
و باز هم تعجّبآور اینکه آقامعلّم را میبینم
که ایستادهاست رو به تخته -با یک تکّهگچ-
و معطّل ماندهاست
ما قبل از هر چیز
باید مسئلههامان را حل کنیم،
شکّی نیست!
⊱ ━━━━━━━━━ ⊰
✽ نادر ابراهیمی ✽
✽ وسعت معنای انتظار ✽