-
شعر ۴۲
1399/05/27 22:01
مرا از گوشهی چشمی چو بنْوازی، عجب نبْود که از هر گوشه مردم را به زاری متّصل خواهی! چه پیمانها که بُگسستی ز روی سستپیمانی چرا ای سختدل خود را چنین پیمانگسل خواهی؟ ز تابِ شمعِ رویت سوخت دی پروانهوَش، اما از آن ترسم که هم زآن شعله، جان را مشتعل خواهی ⊱ ━━━━━━━━━ ⊰ ✽ آسودهی شیرازی ✽
-
شعر ۴۱
1399/05/27 21:59
ز وصلِ روی تو ای رشکِ لُعبتِ نوشاد دلم که بود به غم توأمان، شد از نو شاد شبم ز روی تو بگْرفت روشناییِ روز تبارکاللّه از آن روی آفتابنهاد... ⊱ ━━━━━━━━━ ⊰ ✽ آسودهی شیرازی ✽
-
شعر ۴۰
1399/05/27 21:55
با خمِ زلف تو میگویم که در زنجیرِ عشق از دلِ دیوانهام پیمانگسستن زود بود مردِ بازار تو از سرمایهی جان میگذشت تا در این سودا نه در بندِ زیان و سود بود... ⊱ ━━━━━━━━━ ⊰ ✽ آسودهی شیرازی ✽
-
شعر ۳۹
1399/05/27 21:50
جز از شوقِ دهانت در دلِ دل به هیچ آسان نکردم مشکلِ دل از آنرو رشکِ خورشیدم که در عشق مُصفّا شد مرا آب و گلِ دل به جز بیحاصلی گو حاصلم چیست؟ اگر عشقم نباشد حاصل دل مرا اقبالِ سَرمَد داد رویت به کامم شد چو بختِ مُقبلِ دل مرا غم یار و دل یارِ من از غم تو را دل مایل و من مایلِ دل چو تصویر دو عالم کرد بیدوست به مِی...
-
شعر ۳۸
1399/05/23 19:45
سر اندر دام و پا بر حلقه بر در دست صیادم چهسان باشند اسیران چون چنینم من که آزادم؟! ⊱ ━━━━━━━━━ ⊰ ✽ آزاد هندی ✽
-
شعر ۳۷
1399/05/23 19:43
سفّاکیِ ترکِ نظرت را چه دهم شرح؟ از تارِ نظر، بافته چشم تو کفنها...! ⊱ ━━━━━━━━━ ⊰ ✽ آزاد لکهنوی ✽
-
شعر ۳۶
1399/05/23 19:41
ای صرفِ نثارت به گلستان زرِ گلها خاشاکِ سر کوی تو تاجِ سر گلها بلبل! نشود بندِ چمن خاطرِ «آزاد» ما و ره صحرا و تو و منظرِ گلها... ⊱ ━━━━━━━━━ ⊰ ✽ آزاد لاهوری ✽
-
شعر ۳۵
1399/05/13 22:14
نمیخواهم که در چشمم نشینی که اینجا هم میان مردمان است ... ⊱ ━━━━━━━━━ ⊰ ✽ آزاد کشمیری ✽
-
شعر ۳۴
1399/05/13 22:12
بتی به لوحِ مزارم، خطی نوشته به خونم که این شهیدِ نگاهِ من است و محضرش این است! ز ماه، پرسشِ اوصافِ حُسنِ یار نمودم به آفتاب نظر کرد و گفت چاکرش این است! بگفتم از غمت «آزاد» خون دل خورَد اکنون بگفت خندهزنان روزیِ مقدّرش این است... ⊱ ━━━━━━━━━ ⊰ ✽ آزاد کشمیری (آزادخان) ✽
-
شعر ۳۳
1399/05/13 22:07
حال من [از / در] شب هجرانِ تو آنکس داند که ز بیدادِ کسی، روز سیاهی دارد... ⊱ ━━━━━━━━━ ⊰ ✽ آزاد حبشی ✽